ایسین در متون

این مطلب قبلا در نشریه وزین ماراک به چاپ رسیده و به لحاظ در در آرشیو در اینجا منتشر می گردد .

ایسین را عیسی نامی بنا نهاده است (احمد سایبانی بندرعباس و هلال طلایی) و این را نیازمند تحقیق مفصل تر می داند . اما برای پرداخت به این موضوع می بایست طرحی دیگر و نقشی دیگر انداخت . شهر باستانی ایسین(بحریات کنونی در عراق) در بین النهرین  در حدود چهار هزارسال پیش زیستگاه سومری هایی بود که از آسیای میانه به آنجا کوچیده بودند . پس از یورش ایلامیان در سه هزارو اندی سال قبل و مهاجرت سومریان به خلیج فارس و پراکندگی در جزایر و خشکی های سواحل ، شاید با یافتن زیستنگاهی مشابه نام شهر دلبسته خود را بر آن نهاده  باشند همانطور که کیش را . مشابهت از آن جهت که در افسانه گیلگمش سومریان ، فضای ترسیمی دشتی احاطه شده از درختان سدر در قفای کهسار است .

از زمانی که ساکنین هرموز کهنه (میناب کنونی ) از بیم هجوم  اتابکان به جزیره جرون پناه بردند و پادشاهی ملوک هرموز را در آنجا بنا نهادند ، هرمز درب (هرمودر)در شرق و هرمود عباسی به فاصله ای دورتر درغرب ایسین دروازه های ورود به جزیره تازه پا گرفته هرموز گردید . در همین اوان امیرزاده رستم از اعقاب امیر مبارز و شاه شجاع تیموری روی به جنوب می گذارد و هفت قلعه خشکی ملوک هرموز از جمله قلاع میناب و شمیل و ایسین و تازیان و تارم و تذرک و اطراف را تا روی زمین صاف می کند (زبده التواریخ – حافظ ابرو ).

خروج از هرمز
خروج از هرمز ( تصویر حوالی دربهو تا گردنه نعل اشکن)

از سوی دیگر بهدینان به تنگ آمده از ستم تازیان که به کوهستانها فراری شده بودند پس از چند صد سال زندگی در اختفا چاره را بر آن دیدند که از کویر های شرقی رو به سوی جنوب گذارده و در پسکرانه های هرمز مترصد مهاجرت به هندوستان باشند. آثار بجا مانده در رودان تارم(آتشکده گنج) رویدر(اشکفت گورو) و ایسین (دربهو) مبین این مدعاست. مخفیگاه بهدینان در سخره های مشرف بر دربهو بر سخت سنگهای گردنه زنجیرکش و آتشکده و چهارطاقی موجود نشان از آن دارد که مدت اقامت ایشان در ایسین بیش از سایر پسکرانه هاست و گمان بر این است که آخرین آتشکده آنان پیش از ترک دسته جمعی از ایران در ایسین بوده باشد .  البته این مسیر کوچ تا یکی چند سال اخیر نیز ادامه داشته است .در همین ارتباط می خوانیم :

هرمزدیار پور شهریار پور بمان از اهالی روستای کوچه‌بیک اطراف یزد در دوران خردی از مهر پدری محروم گردید. در عین بدبختی و بینوایی به‌همراه زرتشتیان دیگر راه بندرعباس و هندوستان پیش گرفت. با ورود به بندرعباس همراهان که نوایی داشتند، شبانه بر کشتی بخار سوار شده به‌سوی بمبئی حرکت کردند و فرزانه هرمزدیار، یار بی‌کس را با 15 نفر از همراهان دیگر که بینوا بوده و پشیزی با خود نداشتند و به نان روزانه نیازمند بودند در ساحل دریا و شهر غربت سرگردان گذاشتند. در آن زمان فردی از زرتشتیان در آنجا نبود که به‌ آن‌ها پناهی بدهد.

از اتفاق نیک، ناخدایی جوانمرد و پاک‌سرشت در ساحل دریا به‌ آن‌ها برمی‌خورد چون از احوالشان باخبر شده و به‌حال‌اسفناک ایشان آگاه می‌گردد، خون پاک و جوانمردی او به‌جوش آمده، آذوقه‌ی آن‌ها را تهیه و بر کشتی بادی خویش سوار می‌کند.و پس از چند ماه در سال 1247 خورشیدی وارد ساحل بمبئی می‌شوند.

پیترو دلاواله در سال 1622 میلادی از ایسین می گذرد از آنجا به نیکی یاد میکند .پس از احداث شهر عباسیه و حضور تجار و شرکت های بازرگانی خارجی آنان برای ایمن ماندن از گرما در ایسین استراحتگاه  بنا می کنند . ویلهم فلور از قول فرایر می نویسد که در سال 1706 میلادی تجار انگلیسی را در خانه باغ ایسین دیده که محیط مصفایی را تدارک دیده اند

 گماشتگان هندی مشاهده کرده که در همین حوالی بتکده ای بنا نموده و به عبادت پرداخته و سپس در استخر جوف همین منزل به آبتنی و شنا مشغول بوده اند .

معبد هندوها در ایسین

 این منزل که در پشته ایسین و در کنار قنات (فاریاب هاشم ) بنا گردیده بعدها توسط محمد ناظم التجار خریداری و به رسم مالوف ایشان حمامی نیز در کنارش بنا نهاد .

 

در خرداد ماه 1148 خورشیدی کریمخان زند در فرمانی به شیخ محمد حاکم بندرعباس بستک و جهانگیریه ، مالیات بندرعباس ، تیابات ، و ایسین و تازیان را چهار هزار تومان تبریزی مقرر داشته و بررعایت حسن رفتار حاکم تاکید می ورزد.

سدید السلطنه کبابی می نویسد ایسین شامل 13 قریه است به نام های : درگیر – بنوبند- نوبند –گوری- رئیسون – مازغ – حسین لری –قلعه – فاریاب لوچی – فاریاب هاشم – ترکی چی – میگونی . دو قنات فاریاب هاشم و فاریاب لوچی و گاوچاه آب ترکاری ایسین را تامین می کنند که مصرف بازار بندرعباس است .

پس از افول بازرگانی در بندرعباس ، خطه جنوب از میناب تا لنگه و محالات به اجاره امامان مسقط در آمد که پس از امتناع از پرداخت اجاره در آبان ماه 1334 توسط طهماسب میرزا بندرعباس از اشغال امامن مسقط خارج شد.شرح ماجرا :

پس از چهار ساعت قلعه بندر را مسخر کرده سه هزار عرب خارجی و چند نفر از مشایخ معتبر آنان را به بئس المستقر روانه کرده سید ثوینی پسر امام مسقط به قوت چهار نفر ملاح ، خود را به دریا انداخته و به هزار هلکت و فلاکت به کشتی رسید و جمیع قلعه جات شمیل و میناب و ایسین و تازیان و خمیر و بیابان و کوهشهری مسخر شد .

متاسفانه از قلعه ایسین فقط نامی بر محله ای  باقی مانده است و دیگر هیچ .