شاید شما هم شنیده باشید که در انتهای قاجاریه اگر کسی قصد سفر از بندرعباس به مرکز و تهران را داشت می بایست با کشتی انگلیسی مسیر بندرعباس ، بندرلنگه ، بحرین ، بوشهر ، و بصره را می پیمود تا از آنجا با راه آهن به بغداد و سپس قصر شیرین و نهایتا به تهران برسد و یا آنکه سختی راه سفر با قوافل را تحمل می کرد . در سال 1295 مهندسان هندی با تلاش فراوان نتوانستند گردنه تنگ زاغ را باز کنند . سرانجام در تاریخ 12 فروردین 1308 مسیر شوسه بندرعباس به کرمان گشایش یافت (بندرعباس فلور) . تا قبل از این تاریخ وجود اتومبیل در بندرعباس و جنوب موضوعیتی نداشت و تنها مورد استثنا خرید یک دستگاه رولزرویس توسط حاکم محمدرضا بنی عباسیان بستک در سال 1304 بود که از هندوستان خریداری و اجزاء آن در بندرلنگه جدا و سپس با شتر به بستک منتقل شد تا راننده ای اهل جناح (حاج علی موتوری ، پدربزرگ درخشانهای جناح) که در بمبئی مکانیکی آموخته بود دوبار سرهم نموده و مورد استفاده قرار گیرد .
این واقعه در دیوان محمدعلی غیرت شاعر بستکی نگاشته شده :
به بنگله (منزل خان ) خبر و مژده بر که حالا را – موتور (ماشین ) رسید و سوار است خان والا را .
در سفرنامه سدید هم ماشین را “موتر” نوشته شده :
شیخ احمد گله داری با اولاد خود شیخ عبدالله و محمدحسین و غلام خود سالم بن دولت بن سنقر سه شنبه 19 فروردین صبح با مُتر(موتور) خود از عباسی حرکت کرده 12 شب به قطب آباد رسیده یک بعد اظهر حرکت کرده چهار بعداظهر به گهکان رسیدند و0000 (سفرنامه سدید)
از معاریف خودرویی نام ماشین آغای روستا در ادبیات بندرعباس به یادگار مانده که گویا از نوع لندرور بوده و پس از آن چند فقره تاکسی فضیلت .
اتومبیل ون مانند شخصی به نام حسن منیژه هم سرویس اهالی سورو در تردد به بندرعباس بود و همچنین وانت شورلت سبز و یاسرخ که در مسیر خونسرخ تردد می کرده است . نگارنده معروفترین کمپرسی حمل شن و ماسه شهر به نام مصطفی قدیری را به یاد دارد .
درود سیدنا/ عالی بود، مثل همیشه خوشهچین دانش شما هستیم. ما هر چه داریم از نفس حق استادنا است. قلمت نویسا دوست من و بهره بردم.
عباس
سپاس
درود
مطالب ارزشمندیست بمانی وبنگاری حضرت دوست🌹
ارادتمند / سپاس