در کتاب بندرعباس ویلهم فلور ترجمه احمد بازماندگان صفحه 339 چنین آمده است : “در سال 1313 با انتخاب یوسف خنجی به ریاست شورای شهر بندرعباس ، کارخانه برق قدیمی خریداری شده از حاج احمد گله داری توسط اسکار اسپک Oskar Speckیک گردشگر آلمانی که در انتظار قایق بادبانی جدید در بندرعباس مانده بود تعمیر شد” .
اسکار اسپک
در سال 1907 در شمال آلمان به دنیا آمد. در 14 سالگی مدرسه را رها کرد و در یک نیروگاه تولید برق شروع به کار کرد، اما پس از شروع کایاک سواری، زندگی او برای همیشه تغییر کرد. در طول دهه 1920، این ورزش در سراسر اروپای شمالی گسترش یافت، متأسفانه، پس از رکود بزرگ در آلمان، اسکار خود را بدون شغل یافت.او تصمیم گرفت به قبرس کایاک بزند، جایی که شنیده بود برای راه اندازی نیروگاه برق نیروی کار لازم است. در ماه مه 1932، اسکار از شهر آلمانی اولم در رودخانه دانوب سفر خود را آغاز کرد. او رودخانه را از آلمان تا رومانی دنبال کرد و در آنجا تصمیم گرفت که سفر دانوب بسیار آرام است. بنابراین، با رسیدن به رودخانه واردار، در نزدیکی مرز بلغارستان، به سمت پایین ادامه داد و به دریای اژه رفت.او اکنون باید یاد می گرفت که چگونه در دریا سفر کند. با موج زیاد و امواج بزرگ، در کایاک تاشو او آسان نبود. او که قبلا هرگز قایقرانی در دریا را تجربه نکرده بود،
اسکار کایاک خود را با اضافه کردن یک بادبان کوچک برای سرعت بیشتر اصلاح کرد و در تلاش برای جلوگیری از ورود آب، محافظهایی به آن اضافه کرد. او به تدریج راه خود را از طریق دریای مدیترانه در امتداد جزایر یونانی طی کرد و پس از آن به سواحل ترکیه نزدیک شد. با رسیدن به قبرس، اسکار متوجه شد که از ماجراجویی خود بیش از حد لذت می برد و تصمیم گرفت به پارو زدن ادامه دهد – تا استرالیا! او به سمت شرق به سوریه رفت و سپس به رود فرات رفت. پارو زدن در امتداد فرات به دلیل گرمای شدید و کمبود آب و غذا دشوار بود. او همچنین مرتباً توسط ساکنان محلی مورد اصابت گلوله قرار می گرفت. در ادامه، او طوفان سهمگینی را تجربه کرد که منجر به گیر افتادن او در یک جزیره کوچک رودخانه ای به مدت یک هفته در جمع یک جسد در حال پوسیدگی شد! سرانجام اسکار به خلیج فارس رسید و در امتداد ساحل تا بندرعباس ایران پارو زد. او شش ماه در آنجا ماند و منتظر کایاک جایگزین بود. متأسفانه، در حین انتظار، به مالاریا مبتلا شد که تا پایان سفر او را آزار می داد.